صندوق پیام ... بیشتر

موضوع کارزار

بروزرسانی : 1403/8/11 21:40:21

نظر/پیشنهادچاپ
ردیفمهلت پیشنهاداتمام زمان پیشنهادموضوع
1مدت آن در کارزار قید شده است مدت آن در کارزار قید شده است درخواست برکناری عوامل نشان‌دار در هیئت امناء و هیئت رئیسه و صندوق ..
2مدت آن در کارزار قید شده است مدت آن در کارزار قید شده است اشتغال بانوان تحصیل کرده در رشته های مهندسی نفت و شیمی در صنعت ..
3مدت آن در کارزار قید شده استمدت آن در کارزار قید شده استانتقال سوابق بیمه تأمین اجتماعی گروهی از ایثارگران صنعت نفت به صندوق..
4مدت آن در کارزار قید شده استمدت آن در کارزار قید شده استمصادره ساختمان کالای لندن توسط دادگاهی در انگلیس و خرید سهام باشگاه استقلال..
5اتمام زمان کارزاراتمام زمان کارزاراعتراض به تجمیع صندوق بازنشستگی صنعت نفت

اثرگذاری کارزارها

این امضاکردن‌ها چه فایده‌ای دارد؟ آیا تا به حال کارزاری هم موفق شده؟ آیا در ساختار جمهوری اسلامی ممکن است کسی به این امضاها اهمیت دهد؟ آیا کارزارها صرفا روشی برای تخلیه خشم مردم نیست و امضاکنندگان با حس کاذب امضای یک کارزار منفعل‌تر نمی‌شوند؟ این‌ها و صدها سؤال شبیه این‌ها روزانه از سوی کاربران شبکه‌های اجتماعی و شهروندان دغدغه‌مند پرسیده می‌شود و فکر می‌کنم حالا پس از میزبانی بیشتر از ده‌ها میلیون امضا در این پلتفرم اجتماعی، زمان خوبی برای مرور ابعاد مختلف این پدیده اجتماعی است تا درک بهتری از این روش کنشگری مدنی و اثرات آن شکل بگیرد.

موفقیت کارزارها

هر چند در منوی اصلی پلتفرم کارزار، گزینه‌ای با عنوان کارزارهای موفق وجود دارد که صدها کارزار با گستردگی روستایی، استانی یا ملی در آن لیست شده است، اما یکی از پرتکرارترین پرسش‌ها در رابطه با میزان موفقیت کارزارهاست. البته باید چند نکته مهم را در رابطه با موفقت کارزارها در نظر داشت. اول اینکه طبیعتا تنها دلیل به نتیجه رسیدن یک مطالبه راه‌اندازی کارزار نیست، بلکه استفاده از ابزار «کارزار» در کنار سایر روش‌های مختلف مطالبه‌گری و کنشگری مدنی منجر به موفقیت یک مطالبه مردمی می‌شود. بنابراین ممکن است اثرگذاری راه‌اندازی یک کارزار در موفقیت یک مطالبه کمتر از ۵ درصد و در موضوعی دیگر بیشتر از ۹۰ درصد باشد. نکته مهم بعدی آن است که موفقیت یک کارزار نیز امری نسبی است. گاهی کارزارها به نتیجه مطلوب نهایی نمی‌رسند اما در مسیر مطالبه‌گری تغییراتی را در نظام حکمرانی ایجاد می‌کنند، هزینه‌های تصمیم‌گیری‌ها را بیشتر می‌کنند یا از تصمیمات مشابه در آینده پیشگیری می‌کند. با این حال درصد موفقیت مطالبات مدنی در پلتفرم کارزار تفاوت زیادی با درصد موفقیت کمپین‌های پتیشن در پلتفرم‌های بین‌المللی ندارد. البته باید توجه داشت که «تأثیرگذاری» کارزارها را نباید به موفقیت نهایی آنها تقلیل داد و به عنوان یکی از انواع شیوه‌های کنشگری مدنی نباید صرفاً به ارزیابی کمّی و صفر و یکی در این حوزه اکتفا کرد. در ادامه سایر کارکردها و فایده‌مندی‌های استفاده از ابزار جمع‌آوری امضا برای کنشگری مدنی را مرور می‌کنیم.

جلب توجه افکار عمومی و آگاهی‌بخشی

هر کارزاری فارغ از آنکه چه اندازه از سوی حکمرانان جدی گرفته شود یا پاسخ بگیرد، ابزاری بسیار قدرتمند برای اطلاع‌رسانی هشدارها، فجایع یا رخدادها و شیوه‌ای بسیار کارآمد برای آگاهی‌بخشی حقوق شهروندی به شکل فراگیر میان مردم است. بارها شاهد بوده‌ایم پروژه‌ای ضد محیط زیست یا تخریبی در حوزه میراث فرهنگی در سکوت خبری در گوشه‌ای از کشور پهناور ایران پیش می‌رفته اما از طریق راه‌اندازی یک کارزار توسط یک شهروند دغدغه‌مند، آن موضوع به اطلاع صدها هزار نفر از مردم رسیده و با امضای هزاران نفر تبدیل به یک مسأله ملی شده است. خصلت وایرال‌شونده و دعوت‌کننده کارزارها پتانسیل آن را دارد که در مواردی در کوتاه‌ترین زمان یک موضوع میان بخش‌های مختلف مردم بچرخد و توجه افکار عمومی را به خود جلب کند. از این نظر پلتفرم کارزار کارکردی مشابه پلتفرم توئیتر از نظر سرعت ترند شدن موضوعات دارد، با این تفاوت که گستردگی امضاکنندگان کارزار به خاطر راحتی استفاده از آن، از دانش‌آموزان تا بازنشستگان و از روستاییان تا سیاستمداران را شامل می‌شود. تفاوت دیگر آن است که امضاکنندگان گرد یک متن و مطالبه‌ای مشخص جمع می‌شوند و یک کارزار باعث می‌شود هزاران نفر با مطالعه متن کارزار و محتواهای موجود در آن صفحه از جوانب مختلف یک موضوع و حقوق خود در آن حوزه مطلع شوند. از سوی دیگر هر کارزار منجر به طرح یک مسأله در شبکه‌های اجتماعی و ایجاد گفتگوهای فراوانی در موافقت، مخالفت یا تحلیل آن موضوع می‌شود. گفت‌وگوی مردم و کارشناسان حول محور هر کارزار یکی از پررنگ‌ترین اثرات اجتماعی فراگیری یک کارزار و عاملی مؤثر در ارتقای آگاهی جامعه محسوب می‌شود. همه می‌دانیم که پیش‌نیاز هر جنبش فراگیر مردمی، آگاهی دقیق مردم نسبت به حقوقشان است و ۳۰ میلیون امضای این پلتفرم پای هزاران مطالبه مدنی نشان‌دهنده وسعت و قدرت آن در این حوزه است.

بازتاب در رسانه‌های رسمی

طرح یک دغدغه توسط یک شهروند عادی در شبکه‌های اجتماعی، اغلب محدود به دنبال‌کنندگان اوست و به ندرت فراگیر شده و به رسانه‌های رسمی می‌کشد. در حالی که پلتفرم کارزار ابزاری است که هر شهروند را بدون نیاز به ارتباطات خاص با رسانه‌ها یا سازمان‌ها می‌تواند تبدیل به یک کمپینر تمام عیار کند. طرح یک دغدغه در این پلتفرم پتانسیل آن را دارد که پس از جلب توجه افکار عمومی و تبدیل شدن عدد امضاکنندگان به نمادی از اهمیت موضوع، در رسانه‌های محلی، سراسری، بین‌المللی و مطبوعات رسمی کشور بازتاب داده شود و اخبار و گزارش‌های مختلفی در آن حوزه منتشر شود. بخشی از فعالیت روزانه تیم کارزار معرفی نویسندگان کارزارها (که اغلب افرادی عادی از اقشار مختلف جامعه هستند) به روزنامه‌نگاران و خبرنگاران رسانه‌های مختلف است تا گزارشی درباره آن کارزار تهیه و منتشر شود و ماهانه بیش از صد بازتاب رسانه‌ای در رابطه با کارزارهای مختلف منتشر می‌شود. در بسیاری از موارد رسانه‌ها نیز موضوع را از مسئولان پیگیری می‌کنند و با تحت فشار قرار دادن آنها، در اثربخشی کارزارها نقش خود را ایفا می‌کنند. ثبت مطالبات مردمی در مطبوعات و رسانه‌ها علاوه بر اثرگذاری احتمالی و آگاهی‌بخشی، نوعی ثبت تاریخی آنها برای آیندگان نیز خواهد بود. بخشی از این گزارش‌ها و پیگیری‌های رسانه‌ای را می‌توانید در منوی پیگیری‌ها و همچنین بخش مجله کارزار مشاهده کنید.

ثبت کارزارها در دبیرخانه‌ها

از آنجا که سیستم حکمرانی موجود در کشور اسیر نوعی بوروکراسی افراطی است، ثبت کارزارها در دبیرخانه سازمان‌های مورد خطاب جهت دریافت پاسخ رسمی از سوی آنها یکی از خدمات این پلتفرم برای نویسندگان کارزارها تعریف شده است. هر چند توقع چندانی از پاسخگویی رسمی مسئولان به شهروندان نمی‌رود، اما ماهانه چندین پاسخ رسمی به نامه‌های ثبت شده کارزار داده می‌شود که به اطلاع امضاکنندگان می‌رسد. در بسیاری از موارد نویسنده کارزار با کمک نامه‌ای که نوعی تأییدیه امضاهای پای آن مطالبه نیز هست با مسئولین رده‌های مختلف یا برخی نمایندگان مجلس ارتباط می‌گیرد و بسیاری از کارزارهای محلی و صنفی نیز با کمک همین نامه‌ها به نتیجه رسیده‌اند.

شبکه‌سازی گروه‌های مردمی

کارزارها بهانه‌ای ایجاد می‌کنند تا گروه‌های همفکر در پیام‌رسان‌ها گرد هم جمع شوند و برای کنشی جمعی برنامه‌ریزی کنند. در جامعه‌ای که نهادهای مدنی مستقل آن از طریق سیاست‌های حاکم تضعیف شده و فضای رسمی اجازه فعالیت آزادانه چندانی به سازمان‌های مردم‌نهاد نمی‌دهد، این گروه‌های مردمی به عنوان نوعی جامعه متشکل کنش‌های اعتراضی خود را سامان می‌دهند و با حاکمیت وارد چانه‌زنی می‌شوند. به خصوص که برای رساندن صدایشان نیاز به سلسله‌مراتب پیچیده‌ای ندارند و بی‌واسطه از طریق پلتفرم کارزار می‌توانند مطالبات خود را مطرح کنند. بارها دیده شده کارزارهایی صنفی از طریق همین گروه‌های تلگرامی برنامه‌ریزی و راه‌اندازی شده و با کمک اعضای گروه در عرض یک روز هزاران امضا را پای کارزارشان ثبت شده است. در مواردی پس از حصول نتیجه نسبی از کارزار قبلی یا شکست آن، کارزار دیگری در سطحی دیگر و با مطالبه‌ای جدید راه‌اندازی می‌کنند و در این مسیر از سایر ابزارها و روش‌های کنشگری آنلاین یا میدانی نیز بهره جسته‌اند. اهمیت این گروه‌های مردمی به خصوص آنجاست که بر خلاف تشکل‌ها و اصناف، لزوما رأی اکثریت مطالبه نمی‌شود. بلکه کارزار بستری برای نمایش صدای اقلیت‌های مختلف در حوزه‌های گوناگون نیز هست. اقلیت‌هایی که چنان متکثرند که در نهایت اکثریتی معترض یا مطالبه‌گر را تشکیل می‌دهند.

مقابله با سکوت و انفعال

دسته‌ای از منتقدان کارزارهای جمع‌آوری امضا معتقدند کارزارها روشی برای تخلیه انرژی جمعی جامعه است و حس کنشگری شهروندان با امضای یک کارزار ارضاء شده و با تصور اینکه کار مهمی انجام داده‌اند، از کنشگری «واقعی» دست می‌کشند. این در حالی است که مطالعات مختلف در کنار تجربیات سال‌های اخیر در پلتفرم کارزار خلاف این موضوع را نشان داده است. شهروندان با امضای یک کارزار از طریق نوتیفیکیشن‌های اخبار و محتواهای منتشر شده در رسانه‌های کارزار در جریان روند آن مطالبه یا اعتراض قرار می‌گیرند و نسبت به جوانب مختلف آن موضوع آگاه‌تر می‌شوند. در این شرایط حتی ممکن است با اظهار نظر لجبازانه یک مسئول نسبت به یک کارزار، کاربران نسبت به آن مطالبه مصرتر شده و انرژی جمعی جامعه حول محور آن کارزار افزایش یابد. از طرفی جمع‌آوری امضا به عنوان یکی از انواع روش‌های کنشگری آنلاین و غیرآنلاین، جایگزین هیچ روش دیگری نیست و در بسیاری از موارد شاهد آن بوده‌ایم که اقشار و اصناف مختلف در کنار راه‌اندازی یک کارزار از ترندسازی هشتگ‌های توئیتری یا حق تجمع خیابانی نیز بهره‌مند شده‌اند. آنچه در این رابطه باید مورد توجه قرار گیرد آن است که امضا کردن یک کارزار، یکی از کم‌هزینه‌ترین کنش‌هایی است که یک شهروند می‌تواند در اعتراض به یک موضوع یا طرح یک مطالبه انجام دهد. اقدامی حداقلی که پتانسیل آن را دارد که اثری حداکثری را نیز در افکار عمومی و رسانه‌ها بگذارد. اهمیت این نکته در زمانه‌ای که اپیدمی انفعال و ناامیدی در جامعه تکثیر شده است بیش از هر زمان دیگر است. به عبارت دیگر راهکارهای جایگزین امضا کردن کارزارها، اقدامات شدیدتر اعتراضی یا افزایش اعتراضات خیابانی نخواهد بود، بلکه دامن‌زدن به سکوت و انفعال بیش از پیش مردمی است که به هر دلیل حاضر نیستند هزینه بیشتری بدهند. سکوت و انفعال مردم امن‌ترین بستر برای تقویت ظلم ظالمان و فساد فاسدان است و کارزارها حداقل کاری که می‌کنند سکوت و انفعال حاکم بر این فضای امن را می‌شکنند. بنابراین شکستن سکوت، حتی اگر در حد راه‌اندازی یا امضای یک کارزار باشد، فارغ از نتیجه آن نوعی مسئولیت اجتماعی و وظیفه انسانی مردمانی است که مورد ظلم قرار گرفته‌اند.

ورود مردم به بازی تعارض منافع

چگونه ممکن است در شرایطی که فساد و ناکارآمدی منجر به یک فاجعه می‌شود، کارزارها مؤثر واقع شوند و نظر مردم به کرسی بنشیند؟ برای پاسخ به این پرسش باید در نظر گرفت که حتی در یکپارچه‌ترین شرایط حکومتی گروه‌های مختلفی وجود دارند که بر سر تصاحب منابع محدود بین آنها رقابت‌هایی جدی وجود دارد. رقابت‌هایی بی‌رحمانه که گاه منجر به پرونده‌سازی‌های سنگین رقبای حکومتی علیه هم می‌شوند. در چنین شرایطی از تعارض منافع است که هر تصمیمی ذینفعانی دارد و لغو آن تصمیم نیز ذینفعان دیگری دارد. گاهی توازن قدرت میان این ذینفعان رقیب به گونه‌ای است که به سختی می‌توان آینده تصمیم‌گیری در آن حوزه را پیش‌بینی کرد. بر بستر چنین زمینه‌ای کارزارهای مردمی در حمایت از حقوقشان ممکن است قطعه‌ای از یک پازل در بازی رقبا را تکمیل کند و ابزاری به دست یک طرف برای چانه‌زنی به نفع خود بدهد. اینجاست که اتفاقا صدای مردم شنیده می‌شود و توسط آن گروه صاحب قدرت یا ثروت مورد حمایت قرار می‌گیرد. نه به خاطر خلوص نیت خدمت به مردم، بلکه به خاطر منافعی که حالا اتفاقا هم‌راستا با منافع بخشی از مردم شده است. کنش‌های جمعی‌ای نظیر کارزارهای جمع‌آوری امضا در چنین شرایطی پای مردم را به بازی تعارض منافع رقبای سیاسی یا اقتصادی باز می‌کند و باعث می‌شود بازی به نفع مردم پایان یابد. هر چند نیت حامیان صاحب قدرت یا صاحب ثروت خدمت به مردم نباشد.

کارزار چه چیزهایی نیست؟

برخی منتقدان «کارزار» از این ابزار شهروندی توقع کارکردهایی دارند که ارتباطی با این استارتاپ اجتماعی ندارند و همین سوءتفاهم منجر به دعوت سایرین به عدم مشارکت در کارزارهای جمع‌آوری امضا می‌شود. برخی از کارزار توقع کارکردهای حزبی دارند و تصور می‌کنند کارزار باید به دنبال ایفای نقش در بازی قدرت سیاسی و یا ایجاد تغییر در قانون اساسی و نظام حاکم باشد. در حالی که اساسا چنین پلتفرم‌هایی هیچ‌کجای دنیا برای چنین کارکردهایی طراحی نشده‌اند. پلتفرم کارزار یک سامانه رأی‌گیری نیست که به دنبال پیدا کردن نظر اکثریت و به کرسی نشاندن آن باشد. بلکه اتفاقا این پلتفرم به دنبال نمایش کثرت اقلیت‌ها و نظرات و آراء گوناگون مردم‌ها در زمینه‌های مختلف است. کارزار بیش از آنکه تلاش کند موافقت اکثریت جامعه را در رابطه با موضوعی جلب کند، تلاش دارد صدای گروه‌های مختلف از مردم بی‌صدایی باشد که به خاطر اقلیت بودن، حقوقشان دیده نشده یا پایمال شده است. کارزار آئینه‌ای است از گروه‌های متکثر مردم که هر چند همه معترض و ناراضی باشند، اما دلیل اعتراض و نارضایتی آنها متفاوت است. در چنین زمینه‌ای است که حتی بیشتر بودن تعداد امضاکنندگان یک کارزار نسبت به کارزاری که نظر مخالف دارد، لزوما به معنای بر حق بودن گروه اکثریت تفسیر نمی‌شود. بنابراین پلتفرم کارزار نه یک سامانه رأی‌گیری برای تعیین ریاست دیوان، که ایوانی است پر از گروه‌های متکثر و گاه متعارض مردم معترض و مطالبه‌گر. اینجاست که دیگر پلتفرم کارزار در کلیشه سه‌گانه «هوادار نظام، اصلاح‌طلب، برانداز» قرار نمی‌گیرد، بلکه ورای شیوه مواجهه با نظام حاکم به عنوان یکی از نمودهای زنده بودن جامعه نقش خود را ایفا می‌کند.

از طرفی برخی از پلتفرم کارزار توقع به نتیجه رساندن مطالبات و اعتراضات و چانه‌زنی با حکومت را دارند. در حالی که اساسا «کارزار» به عنوان یک پلتفرم کاربرمحور صاحب صلاحیت لازم برای تشخیص کارشناسانه درستی یا غلطی مطالبات میزبانی شده نیست و این توقع را باید از سازمان‌های مردم نهاد و کنشگران مدنی داشت. آنها که به خوبی مهارت استفاده از ابزار قدرتمند کارزار را آموخته‌اند و با کمک این ابزار شهروندی مطالبات و اعتراضات را به شکل موثرتری پیگیری می‌کنند. هر چند استارتاپ اجتماعی کارزار نیز به عنوان یک نهاد تسهیلگر مدنی تلاش می‌کند فراتر از یک ابزار نرم‌افزاری عمل کند، اما کارزار جایگزین جامعه مدنی نیست!

بنابراین کارزار را نه به عنوان یک حزب، سازمان مردم‌نهاد یا کنشگر، بلکه به عنوان شیوه‌ای از کنشگری حداقلی کم‌هزینه دید که ظرفیت‌های بزرگی برای شهروندان فراهم کرده است. شیوه‌ای که لزوما جایگزین بهتری نسبت به سایر شیوه‌های کنشگری مدنی نیست، اما به عنوان ابزاری که می‌تواند  شهروندان را توانمند سازد، آگاهی‌بخشی ایجاد کند، توجه رسانه‌ها و افکار عمومی را جلب کند، با گرد هم آوردن گروه‌های متشکل مردمی جامعه‌سازی کند، و با شکستن فضای سکوت و انفعال مدنی اکثریت جامعه، در بازی تعارض منافع صاحبان قدرت و ثروت به نفع مردم مؤثر واقع شود.

 


درخواست برکناری عوامل نشان‌دار در هیئت امناء و هیئت رئیسه و رسوبی در بخش‌های اجرائی و سرمایه‌گذاری اهداف

 

وزیر محترم نفت
جناب آقای دکتر پاک‌نژاد

موضوع: درخواست برکناری عوامل نشان‌دار در هیئت امناء و هیئت رئیسه و رسوبی در بخش‌های اجرائی و سرمایه‌گذاری اهداف

سلام علیکم؛

صادقانه عرض می‌کنیم جای بسی خوشوقتی است که یکی از خطیرترین مناصب دولتی مجدداً به فرزندی از بطن صنعت واگذار گردید. به همین مناسبت به حضرتعالی تبریک عرض نموده و برایتان از صمیم قلب آرزوی توفیق در این مهم را داریم. گرچه در دوره سه ساله زعامت جناب مهندس اوجی، شوربختانه با بی‌مهری، کمترین توجه و عنایت به مطالبات سال‌ها بر زمین مانده قشر زحمتکش و یادگاران دوران دفاع مقدس و ایام بازسازی تأسیسات گردید. لاکن این عزیزان کماکان و با صلابت و تعصب خود را متعلق به خانواده نفت دانسته و جزو مفاخر و موی سپید کنندگان و سرمایه‌های پنهان این صنعت هستند.

جناب مهندس پاک نژاد، وزیر محترم نفت، کافی است به عقبه ده سال عملکرد متصدیان اعم از هیئت امناء و هیئت رئیسه و مجریان صندوق اندکی امعان نظر داشته و به گردش مالی صندوق مستند به گزارشات موجود در سایت کدال نظری هم بیفکنید تا از مخاطره‌های پیش آمده مانند نظر حسابرسان بر احتمال پولشویی، ریخت و پاش‌های منجر به اتلاف سرمایه‌های خارج از کشور، فروش مستقلات، سرمایه‌گذاری در شرکت‌های کاغذی، سود اندک زیر ده درصد سالیانه در شرکت سرمایه‌گذاری اهداف و ایضا دریافت پاداش‌های نجومی، استقراض از بانک‌ها منجر به ابر بدهکاری صندوق در بانک مرکزی، بر زمین ماندن پروژه‌های ناتمام مشابه پروژه‌های پتروپالایش سیراف و یا تولید و ذخیره‌سازی گاز طبیعی مایع (ال‌ان‌جی) و اخیراً مصادره قرین به اتفاق ساختمان کالای لندن و اسپانسری یک تیم ورشکسته فوتبالی مثل استقلال و البته بسیاری دیگر نام برد که عمده این‌ها بواسطه سوء مدیریت یا فقدان تحصیلات مرتبط و تجربه لازمه برای هدایت یک بنگاه بزرگی اقتصادی مثل صندوق بازنشستگی نفت عارض و بر سرمایه‌های هفتاد و چند ساله اعضای مشارک صندوق‌های بازنشستگی نفت تحمیل گردیده است.

لذا امضاکنندگان این کارزار قویاً و مصراً از جنابعالی درخواست برکناری عوامل نشان‌دار متهم در دادگاه و رسوبی طی پانزده ساله اخیر را که هم فاقد وجاهت تحصیلی مرتبط بوده و هم تجربه ناکافی برای مدیریت در سطوح عالی و البته اجرایی صندوق خاصه رئیس صندوق را که نه تنها فاقد ویژگی لازم برای احراز این مسئولیت خطیر می‌باشد بلکه اصولاً از نظر ساختاری این سمت در مجموعه سازمان صندوق‌های بازنشستگی نفت وجود خارجی ندارد.

بلاشک عدم توجه به این مهم و استمرار شرایط گذشته قطعاً اعتراضات شدیدتری را ایجاد خواهد کرد که این امر قطعاً پسندیده شرایط موجود کشور نبوده و نهایتاً خوراک رسانه‌های معاند خارجی خواهد شد.

در خاتمه از اهتمام حضرتعالی برای دیدار با نمایندگان منتخب از سوی بازنشستگان و رسیدگی عاجل به درخواست‌های بازنشستگان عزیز سپاسگزاریم.

جمعی از اعضای مشارک صندوق‌های بازنشستگی نفت

⚠️ در متن این نامه ادعاهایی مطرح شده که «کارزار» نمی‌تواند آنها را تأیید یا تکذیب کند و مسئولیت حقوقی آن با نویسندگان و امضاکنندگان نامه خواهد بود.

 

 

 

درخواست توجه به اشتغال بانوان تحصیل کرده در رشته های مهندسی نفت و شیمی در صنعت پتروشیمی و نفت

معاونت محترم ریاست جمهوری
سرکار خانم زهرا بهروز آذر

سلام؛

همه‌ی ما از عدم استخدام بانوان در شرکت‌های زیرمجموعه وزارت نفت و صنایع پتروشیمی گلایه داریم. بانوان دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی مهندسی نفت و شیمی، خواهان احقاق حق خود در تخصیص درصدی از سهم آزمون‌های استخدامی ارگان‌ها و صنایع وزارت نفت و هلدینگ‌های پتروشیمی در سراسر کشور هستیم.

همان‌گونه که مستحضر هستید، یکی از برجسته‌ترین رشته‌های دانشگاهی، رشته‌ی مهندسی نفت و شیمی است که در نهایت حوزه‌ی اصلی فعالیت دانش‌آموختگان این رشته پژوهشکده‌ها و شرکت‌های دولتی و خصوصی حوزه نفت و پتروشیمی می‌باشد؛ و سالیانه تعداد زیادی در مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاه‌های سراسر کشور در این رشته مشغول به تحصیل می‌شوند که تقریباً نیمی از این جمعیت را بانوان تشکیل می‌دهند و هم‌قدم با آقایان در کسب علم و دانش و فعالیت‌های علمی-پژوهشی تلاش بسیاری انجام می‌دهند. این در حالی است که طی سال‌های اخیر قریب به اتفاق تمامی شرکت‌های دولتی و خصوصی در زمینه نفت و پتروشیمی در سراسر کشور، به منظور تأمین نیروهای مورد نیاز خود طی برگزاری آزمون‌های استخدامی، در رده شغل‌های مهندسی نفت و شیمی هیچ جایگاهی را برای بانوان مهندسی نفت و مهندسی شیمی مدنظر قرار نداده‌اند.

متأسفانه این روند همچنان ادامه دارد و بانوان مهندسی نفت و شیمی که بعضاً از نخبگان بوده‌اند، هیچ‌گونه حقی برای شرکت در آزمون‌های استخدامی صنایع مرتبط و دستیابی به جایگاه‌های شغلی درخور زحمات خود را ندارند.

ما معتقدیم که با وجود تمام اما و اگرهایی که برای توجیه این تبعیض به کار می‌رود، حذف زنان از صنعت نفت، گاز و پتروشیمی راه‌حل صحیحی نیست و قطعاً باید با اندیشیدن تدابیری، مسیر اشتغال زنان فارغ‌التحصیل مهندسی نفت و شیمی را در این صنایع تسهیل کرد و حق به‌جای بانوانی که بخشی از عمر خود را در راه کسب دانش گذرانیده‌اند را به‌جا آورد.

لذا از محضر جنابعالی تقاضا داریم که با سعه‌ی صدر بیشتری به این دغدغه‌ی مهم و به‌جای بانوان دانشجو و دانش‌آموخته‌ی مهندسی نفت و شیمی، به منظور برقراری عدالت جنسیتی در آزمون‌های استخدامی، رسیدگی فرمایید، چرا که همانند ما افراد با انگیزه و فعال، جهت سربلندی ایران عزیزمان بسیار هستند.

پیشاپیش از بذل توجه و همکاری حضرتعالی کمال تشکر و قدردانی را به‌عمل می‌آوریم.


 
 

درخواست انتقال سوابق بیمه تأمین اجتماعی گروهی از ایثارگران صنعت نفت به صندوق بازنشستگی نفت

بسمه‌تعالی

معاون اول رئیس جمهور شهید و سرپرست محترم هیئت دولت
رؤسای محترم قوای مقننه و قضائیه
وزیر محترم نفت
وزیر محترم رفاه
ریاست محترم سازمان امور استخدامی کشور

با سلام و احترام
۱-همانگونه که مستحضرید، مجلس محترم، قوانین مرتبط با حوزه تسهیلات استخدامی ایثارگران را با طی فرآیند طولانی و برخی مقاومت‌ها و گاهی کارشکنی‌ها از سوی گروه اندکی مخالفان با توسعه فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت به تصویب رسانده است. یکی از مهم‌ترین مصوبات اخیر مجلس محترم، طرح استفسار جهت رفع موانع، ابهامات و اشکالاتی است که مجریان در فرآیند اجرای قانون و تفسیر بند «و» ماده ۴۴ برنامه پنجم توسعه می‌گرفتند.
۲-متاسفانه علی رغم مصوبه‌های فوق و همچنین قانون نقل وانتقال سوابق بیمه‌ای مابین صندوق‌های بازنشستگی مصوب ۲۷/۳/۱۳۶۵، ۱۱/۲/۱۴۰۲ و آیین‌نامه‌های مربوطه و اصلاحات و الحاقات بعدی آن، بخش‌هایی از صنعت نفت با دور زدن قوانین فوق‌الذکر، به طوریکه هم قانون را اجرا و گزارش آن را به مقامات بدهند و هم ذی‌نفعان را از هدف قانون‌گذار و دولت محترم، محروم نمایند و همچنین فلسفه تأسیسی قوانین مربوطه را از بین برده و کام ذی‌نفعان را تلخ نمایند، اقداماتی بر خلاف فلسفه وجودی قوانین فوق به عمل می‌آورند.
۳-امروز در شرکت‌های تابعه وزارت نفت، جمعیت کثیری از ایثارگران به ظاهر با اجرای قوانین و اراده دولت، با قانون تبدیل وضعیت ایثارگران، رسمی‌شده‌اند ولی از سویی دیگر آن‌ها را با قرار دادن در شرایطی خاص و عدم اجرای کامل و صحیح قوانین، مجبور به انصراف به ظاهر داوطلبانه از رسمی‌شدن نموده‌اند.
۴-مقامات و بزرگواران دلسوز مستحضر باشید:
امروز گروه کثیری از ایثارگران در راستای کارشکنی بخش‌هایی از صنعت نفت بدون حقوق، بدون بیمه درمانی و... دچار هزاران مشکلات معیشتی، اجتماعی و خانوادگی شده‌اند. آن هم فقط به دلیل رسمی‌ شدن با استفاده از قوانین تسهیلات استخدامی ایثارگران. به طوریکه هم اینک در راهروهای ستادی شرکت‌های وابسته به وزارت نفت یا دیوان عدالت اداری در حال رفت و آمد و تظلم‌خواهی و شکایت می‌باشند. لذا استدعا داریم برای جلوگیری از تضییع بیشتر حقوقمان و نجات ما از شرایط عسر و حرج با فوریت به داد ما، پیشکسوتان جهاد و شهادت فراموش شده در پیچ و خم اداری برسید.
با تشکر و احترام مجدد

 

شروع کارزار: ١٥ خرداد ١٤٠٣
پایان کارزار: ٣٠ دي ١٤٠٣
از طرف: کارکنان صنعت نفت، ایثارگران و آحاد مردم
هشتگ رسمی: #تبدیل_وضعیت_ایثارگران_نفت
نویسنده: رستم مولایی زراسوند
 
لینک کارزار:

 

 
 

درخواست اقدام در ابطال اساسنامه‌ی خلاف شرع و قانون فعلی و تدوین اساسنامه‌ی جدید صندوق بازنشستگی نفت

جناب آقای اوجی

وزیر محترم وزارت نفت

موضوع: درخواست اقدام در ابطال اساسنامه‌ی خلاف شرع و قانون فعلی و تدوین اساسنامه‌ی جدید صندوق بازنشستگی نفت در جهت استقلال صندوق خصوصی بازنشستگی نفت از جناب آقای اوجی وزیر محترم وزارت نفت

با سلام

اینجانبان کارمندان رسمی و بازنشستگان عضو صندوق بازنشستگی نفت، امضا کنندگان این کارزار از جنابعالی درخواست ابطال اساسنامه‌ی تحمیلی صندوق بازنشستگی نفت و تدوین اساسنامه جدید "بر اساس استقلال و صد درصد خصوصی بودن" این صندوق را داریم.

لازم به ذکر است که همانگونه مستحضرید "صندوق بازنشستکی نفت" یک صندوق صد درصد خصوصی می‌باشد که کلیه دارایی آن از محل حقوق کارمندان رسمی شرکت ملی نفت تأمین شده و ریالی کمک دولتی در صندوق وجود ندارد.

امیدواریم با اقدام موثر همراه با نتیجه‌ی حضرتعالی، نام نیکی از شما در تاریخچه صنعت نفت باقی بماند و به‌عنوان باقیات و صالحات جنابعالی در یوم‌الحساب قیامت ثبت گردد؛ انشاالله.

 


 
 

 

اعتراض به حکم مصادره ساختمان کالای لندن توسط دادگاهی در انگلیس و خرید سهام باشگاه استقلال توسط صندوق بازنشستگان نفت

 

حجت‌الاسلام و المسلمین محمد موحدی‌آزاد

دادستان محترم کل کشور

موضوع: اعتراض به حکم مصادره ساختمان کالای لندن توسط دادگاهی در انگلیس و خرید سهام باشگاه استقلال توسط صندوق بازنشستگان نفت

با سلام و احترام،

ما، جمعی از بازنشستگان نفت، نسبت به دو اقدام اخیر مسئولین و مجریان محترم صندوق بازنشستگی نفت که متأثر از عدم مسئولیت‌پذیری و صلاحیت پیگیری در دفاع از حقوق حقه اعضای مشارک صندوق‌های بازنشستگی نفت و مغایر با فتاوای علمای عظام و ایضا مصالح و ماموریت‌های ذاتی صندوق بازنشستگی نفت و به ضرر منافع بازنشستگان و مغایر با شرع و قوانین و مقررات می‌باشد، به شدت معترضیم.

۱. مصادره ساختمان کالای لندن:
اخیراً، ساختمان کالای لندن که غیر دولتی و متعلق به اعضای مشارک صندوق‌ها (بازنشستگان و شاغلین) صنعت نفت می‌باشد، در یک فرآیند سیاسی شبهه‌دار و بدون اطلاع صاحبان قانونی آن توسط دادگاهی در انگلیس در پی شکایت شرکت دانا گاز (کرسنت) و در ازای ضرر و زیان قرارداد کرسنت مصادره شده است. عنایت به اینکه مصادره این ساختمان تضییع حقوق مسلم بازنشستگان محترم و اقدامی غیرقانونی است. لذا ضرورت دارد در صورت اجرای حکم توسط دادگاه مذکور در انگلیس شرکت ملی نفت ایران بواسطه اهمال در وظایف (دفاع از حقوق مسلم اعضای مشارک صندوق‌ها و به عنوان امین اموال) ملزم گردد تا نسبت به تادیه خسارت وارده به اموال و سرمایه‌های صندوق نفت اقدام نماید.

۲. خرید سهام باشگاه استقلال:
مسئولین صندوق بازنشستگان نفت اخیراً در اقدامی غیر متعارف با حوزه وظایف و اختیارات مبادرت به خرید سهام باشگاه استقلال نموده است. این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که باشگاه داری اصولا هیچ تناسبی با وظایف و رسالت‌های ذاتی صندوق بازنشستگان نفت نداشته، مضافا باشگاه استقلال دارای میلیاردها بدهی‌های کلان بوده که این اقدام نه تنها منافع بازنشستگان را تأمین نمی‌کند، بلکه احتمال سوء استفاده از منابع صندوق برای مقاصد غیرقانونی را نیز افزایش می‌دهد.

لذا با توجه به مراتب فوق، از جنابعالی تقاضا داریم که به این دو اقدام رسیدگی نموده و در مورد نخست حکم به تادیه خسارات وارده در خصوص مصادره ساختمان کالای لندن توسط شرکت ملی نفت و در مورد خرید سهام باشگاه اسقلال دستور توقف این اقدام غیر عرفی را که با مبانی شرع مقدس برابر فتاوای اخذ شده از محضر علمای عظام حضرات آیات عظام امام خمینی (ره)، سیستانی، مکارم شیرازی و علوی گرگانی هم مغایر است را صادر فرمایید.

با تشکر و احترام؛ جمعی از بازنشستگان نفت

رونوشت:
ریاست محترم قوه قضائیه حضرت حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی جناب دکتر محمد باقر قالیباف
وزیر محترم نفت و ریاست هیئت امنای صندوق بازنشستگی نفت جناب مهندس جواد اوجی

 


 
 
 
 
 

 

 

بنام خدا

ریاست محترم جمهوری اسلامی

ریاست محترم قوه قضائیه

ریاست محترم مجلس شورای اسلامی

وزیر محترم نفت

هیئت امنای محترم صندوق‌های بازنشستگی، پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت

ما امضاء کنندگان این کارزار به آگاهی می‌رسانیم:

صندوق‌های بازنشستگی، پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت با قدمتی هفتاد ساله و لحاظ کسوراتی به میزان ۲۵ درصد از حقوق هر شاغل در زمان اشتغال، بدون مدد از هیچ‌گونه ردیف بودجه‌ای از سازمان برنامه و بودجه دولتی تشکیل و مطابق مندرجات مدلل، منطقی و حقوقی در متن اساسنامه، به عنوان نهادی با شاکله‌ای مستقل و متعلق به اعضای مشارک صندوق‌ها مشتمل بر بیش از ( ۷۴۹۱۲ هزار شاغل و ۹۷۳۶۰ هزار بازنشسته )، به شرکت ملی نفت ایران تحت عنوان امین اموال، سپرده تا بر اساس مقررات و قوانین خاص خود اداره شود.

با استناد به فتاوی علمای عظام ( رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی ( ره )، حضرات آیات، سیستانی، علوی گلپایگانی، مکارم شیرازی )، هر گونه دخل و تصرف در اموال و سرمایه‌های صندوق، بدون اذن صاحبان ( اجماع اعضای مشارک ) جایز نمی‌باشد.

لذا، اعتراض شدید خود را به هر گونه تصمیمی غیر عقلایی و خلاف شرع انور، ناشی از عدم اطلاع مسئولین از سوابق هفتاد ساله این صندوق درخصوص تضییع اموال و سرمایه‌های مربوطه، علی‌الخصوص عنوان کردن ( تجمیع، ادغام و یا هر عنوان مشابهی ) صندوق‌های بازنشستگی نفت در سایر صندوق ها، چه دولتی و یا غیر دولتی را اعلام نموده و اکیدا توصیه می‌کنیم مسئولین امر در هر پست، منصب و مقام از این تصمیم، احتراز نموده و متوجه عواقب سوء این تدبیر باشند.

ضمنا با توجه به خسارات وارده طی ده سال گذشته به سرمایه‌ها و اموال صندوق‌های بازنشستگی نفت برابر مستندات و به واسطه سوء مدیریت‌ها توسط متصدیان وقت صندوق‌ها و با توجه به اینکه صندوق به عنوان یک بنگاه اقتصادی معتبر دارای شخصیتی حقوقی مستقل تحت نظارت و مدیریت وزیر محترم نفت و به عنوان ریاست هیئت امنای صندوق که در صدر آن قرار گرفته‌اند، انتظار داریم به جهت جبران بخشی از خسارات وارده، به نحوی مقتضی دستور موکد صادر نمایند.

بازنشستگان، بازماندگان و شاغلین صنعت نفت

کلیک کنید تا وارد سایت کارزار شده و در کارزار شرکت کنید

 

راه‌اندازی دپارتمان‌های تخصصی و آغاز جلسات آموزشی برای فرزندان جویای کار بازنشستگان صنعت نفت شهرستان تبریز
راه‌اندازی دپارتمان‌های تخصصی و آغاز جلسات آموزشی برای فرزندان جویای کار بازنشستگان صنعت نفت شهرستان تبریز

با توجه به اتمام پایش آماری فرزندان جویای کار بازنشستگان صنعت نفت شهرستان تبریز که به ۴۱۴ نفر رسیده و با شناسایی نیازها و توانمندی‌های آنان، گروه “نسل فردا” اقدام به راه‌اندازی با ۱۰ دپارتمان

ادامه مطلب
افتتاح حساب قرض الحسنه کارگشایی برای بازنشستگان و بازماندگان صنعت نفت استان آذربایجان شرقی
افتتاح حساب قرض الحسنه کارگشایی برای بازنشستگان و بازماندگان صنعت نفت استان آذربایجان شرقی

در پی مصوبه صورتجلسه هیئت مدیره کانون بازنشستگان صنعت نفت استان آذربایجان شرقی، جلسه‌ای با هدف تاسیس صندوق قرض‌الحسنه با رسالت کارگشایی و حمایتی از خانواده‌های بازنشستگان و بازماندگان

ادامه مطلب
پیگیری امور ایثارگری کانون بازنشستگان صنعت نفت استان  در پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز
پیگیری امور ایثارگری کانون بازنشستگان صنعت نفت استان در پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز

به اطلاع کلیه همکاران بزرگواری که در زمان اشتغال در پالایشگاه تبریز و انبار پخش حضور داشته و مجروح شده ولی پرونده ای تشکیل نداده اند می رساند، طی پیگیری‌های چندین ماهه امروز یکشنبه ۸ مهر سال ۱۴۰۳

ادامه مطلب
جلسه ای در خصوص تاسیس صندوق قرض‌الحسنه در کانون بازنشستگان صنعت نفت آذربایجان شرقی
جلسه ای در خصوص تاسیس صندوق قرض‌الحسنه در کانون بازنشستگان صنعت نفت آذربایجان شرقی

در پی مصوبه صورتجلسه هیئت مدیره کانون بازنشستگان صنعت نفت استان آذربایجان شرقی، جلسه‌ای با هدف تاسیس صندوق قرض‌الحسنه با رسالت کارگشایی و حمایتی از ...

ادامه مطلب